تجسمیآنلاین: مجید احمدی: روزنامه سازندگی: موزه هنرهای معاصر تهران بیش از آنکه متعلق به دولتها باشد متعلق به هنرهای تجسمی ایران است ولی متاسفانه مدیریت بر آن تابع دولتهاست. دورانی که در آن هستیم بیشترین کاستیها در این 40 ساله اخیر را در حوزه تجسمی دیدیم.
مدیری که در اولین قدم حضور خود قلب هنرهای تجسمی را از سینهاش درآورد و دو سال و اندی این موزه را به بهانه مرمت بست. بهانهای که اتفاقا بسیار هم بهجا بود و کاری که در 20 سال گذشته باید میشد را انجام داد ولی قرار بر تعطیلی یکساله موزه بود نه دو سال و چندین ماه.
به هرروی این اتفاق افتاد و موزه مرمت شد هرچند به دور از چشم رسانهها ولی انجام شد. گذشت و گذشت تا چندماه پیش دوباره خون در رگهای موزه دمیده شد و نمایشگاه اول بعد از مرمت برپا شد. آثاری که به موزه اهدا شده بود نمایش داده شد و مجموعه دکتر ناصری که آنها را به موزه اهدا کرده بود روی دیوار رفت. هرچند حرف و حدیثهایی هم به همراه داشت ولی مهم بازگشایی موزه بود که صورت گرفت.
حال در دومین قدم موزه دو نمایشگاه همزمان را برپا کرده است. اولی نمایشگاه "نهان بر عیان" (مهندسی تصویر در نگارگری ایرانی) و دومی "پرسونا" (مرور آثار اندی وارهول از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران). در مورد نمایشگاه اندی وارهول حرفی برای گفتن نیست. آثار درخشان این هنرمند بزرگ پاپآرت از گنجینه بییرون آورده شده و روی دیوار خواهد رفت، همین.
بحث نمایشگاه اول است. نهان بر عیان. نمایشگاهی که در توضیحات آن آمده است که: این نمایشگاه حاصل یک پروژه پژوهشی است که از سال ۹۶ امیر حاتمی (که هرچه جستجو کردم چیز خاصی از سوابق هنری وی نیافتم که قطعا هنرمند بزرگی است و من نمیدانم و نمیشناسمش) روی آن کار کرده است. این تحقیق به پیوند علم و هنر در سدههای ۸ تا ۱۱ هجری و به صورت تخصصی در زمینه نگارگری میپردازد. این نمایشگاه به صورت تخصصی بر روی هندسه تصویر کار میکند و هدف از این پژوهش آن بود که بدانیم هندسه دانان ایرانی چه کسانی بودند و نگارگران در آن زمان از چه علمی در کارهای خود استفاده میکردند. نتیجه این پژوهش نشان میدهد دستور زبان مشترکی در همه هنرهای ایران از نگارگری، قالیبافی، معماری و... وجود دارد که همگی ریشه در هندسه دارند.
اولین کتابی که در این نمایشگاه بررسی میشود کتاب جامع التواریخ رشیدی است که ابتدای قرن 8 هجری در ربع رشیدی تصویر شد. این نقطه آغاز پروژه حاتمی است و تا شاهنامه شاهعباسی در ابتدای قرن یازده هجری پیش میرود. در بخشهای مختلف این نمایشگاه لایههای متفاوت از این پژوهش در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد و معرفی ریاضیدانان و هندسه دانان ایرانی، ابزار کار آنها، رابطه هندسه درون تصویر، حضور گره در نقاشی ایران، آنالیز رنگی و... از جمله مسائلی است که در بخشهای مختلف نمایشگاه ارائه میشود.
این نمایشگاه به طور قطع یک نمایشگاه خوب است و تحقیقی کامل روی آن شده است ولی ربطی به موزه هنرهای معاصر ندارد. این موزه نامش تعریف آن است. هنرهای معاصر. معنی این کلمه هم کاملا مشخص است. هنر قرن 8 تا 11 ربطی به معاصر بودن آن ندارد. حاتمی این تحقیق را باید در موزه هنرهای ایران باشتان، موزه رضا عباسی و یا هر موزه دیگری که ربطی به داستان تحقیقش داشت ارایه میداد نه موزه هنرهای معاصر.
حال این نمایشگاه که به نظر میرسد برای پر کردن کنداکتور مدیران مرکز تجسمی در برنامه زمانبندی موزه گنجانده شده تا بیلان کاری انتهای دوره مدیریتشان پر شود، در کنار نمایشگاهی از اندی وراهول قرار دارد. حال آن مخاطب بخت برگشته که به موزه میرود را میفهمم. از مهندسی در نگارگری و آثار قرن 8 هجری ناگهان به دنیای خیلی مدرن و امروزی پاپآرت پرت خواهد شد. چه پاردوکسی...
بازهم تاکید میکنم در اینکه این تحقیق و بررسی خوشیمن و حتما دقیق و درست انجام شده است، شکی نیست، مساله این است که هر سخن جائی و هر نکته مکانی دارد. صرف اینکه در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران مثلا شاهنامه بایسنقری وجود دارد ( که آن هم اشتباهی تاریخی در معاوضه با شاهکاری از دکونینگ در پیشینه خود دارد) یا این ادله که کار یک موزه تحقیقات هم هست این تحقیق به موزه هنرهای معاصر تهران راه یافته است، اشتباه است. هرچقدر هم آقایان ادله بیاورند و توضیحات مفصل بدهند ولی کار اشتباه اشتباه است.