شناسه خبر : 32927 1401/06/15 16:19:36
مصاحبه با علی بلبلی، فرزند مکرمه قنبری

احساس نیاز به مرمت فوری در موزه خانه مکرمه

موزه ننه مکرمه نیاز به بازسازی و احیا دارد، موزه‌ای که نه تنها چشم و چراغ یک دیار است بلکه از بعد هنری هم بسیار مهم است ولی چه سود که مورد بی‌مهری مسئولان قرار گرفته.

تجسمی‌آنلاین: روزنامه همدلی: موزه ننه مکرمه که با نام خانه موزه ننه مکرمه نیز شناخته می‌شود، به ننه مکرمه نقاش خودآموخته‌ ایرانی اختصاص دارد. مکرمه قنبری معروف به ننه مکرمه متولد ۱۳۰۷ در دری‌کنده بابل، نقاش سبک پست مدرنیسم مازندرانی است که به خاطر نقاشی‌هایش به شهرت جهانی رسید. نقاشی‌های وی موجب شد تا به‌عنوان بانوی سال نقاش در سال ۲۰۰۱ توسط دوازدهمین کنفرانس ایران‌شناسی در دانشگاه دولتی سوئد، معرفی شود. مکرمه که تحصیلات دانشگاهی و سواد خواندن و نوشتن نداشت و دوره علمی نیز نگذرانده بود، در سن ۶۷ سالگی به‌خاطر فروخته شدن گاو محبوبش افسرده شد و برای رهایی از اندوه، به نقاشی پناه برد. او آنچه را که در دل داشت، روی دیوارهای خانه‌اش جان بخشید. خانه کوچک ۲۰۰ متری او در روستا امروزه به موزه ننه مکرمه تبدیل شده است و از آثار ملی ایران و جاهای دیدنی بابل به شمار می‌آید.

مکرمه+قنبری
 

 


این موزه به خاطر سیلی که چند سال پیش در منطقه آمد و نیز شرایط آب و هوایی خاص دری‌کنده نیاز فوری به مرمت و بازسازی دارد ولی گویا همه مسئولان خواب تشریف دارند. با توجه به این شرایط روزنامه همدلی با علی بلبلی، فرزند مکرمه قنبری و مدیر موزه این بانوی هنرمند که خود از موسیقی‌دانان بسیار خوشنام کشور است و دستی هم بر نقاشی و مجسمه‌سازی دارد، گفتگویی انجام داده است:


لطفا درباره موزه مکرمه برای ما بگویید؟
درباره این که خانه ای که ما و جاودان نام، مکرمه قنبری در آن زندگی می کرد چرا و چطور تبدیل به موزه شده باید بگویم این موضوع برمی گردد به ده سال زندگی هنری مادرم. ایشان بعد از یکی دو سال نقاشی روی کاغذ، یک بار که کاغذ و رنگ دیر به دستشان رسید روی تمام درب و دیوارهای خانه نقاشی کشیدند و این روند ادامه پیدا کرد و در طول شش ماه کل خانه اعم از گاز و یخچال را هم نقاشی کشیدند. مادر وقتی فوت شدند محبوبیت و شهرت زیادی پیدا کردند و چون خانه شان هم پر از نقاشی بود این طور احساس کردم که باید از میراث مراقبت کنم. اولین کاری که انجام دادم به اتفاق خانواده تصمیم گرفتیم مادر را در حیاط همان خانه به خاک بسپاریم و این اقدام باعث شد که خانه حفظ شود. بعد از این اقدام میراث فرهنگی آمد خانه را ثبت کرد و آن در سال هزار و سیصد و هشتاد و شش به عنوان موزه مکرمه ثبت گردید.

 

مکرمه+قنبری
 


در این سال ها شما چگونه حمایت شدید؟ آیا نهادی به کمک موزه آمده است یا به طور شخصی آن را حفظ نمودید؟
سازمان میراث فرهنگی کمک هایی کرده است اما به هیچ عنوان کافی نبوده و حفظ این موزه بیشتر شخصی بوده است. افرادی هم کمک می کردند آن هم به این شکل که جشنواره هایی که در آن برگزار می شد هنرمندان و چهره های سرشناس به موزه می آمدند و این باعث بیشتر دیده شدن موزه شد اما اگر فکر کنید در طول مدت با تمام این برنامه هایی که داشتیم نهادهای فرهنگی هنری دیگر به ما و موزه کمک کرده و یا در حفظ آن کوشیده است اصلا این طور نبوده. تمام هزینه های موزه را خودم و از هزینه شخصی تامین کرده ام و این موضوع همیشه برایم یک معضل به حساب آمده چرا که من هم یک توان مالی محدود دارم و هزینه نگهداری موزه ارزان نیست.


در این سال ها که ویروس منحوس کرونا همه گیر شد و در بازدید ها و رفت و آمد ها محدودیت ایجاد کرد چگونه سلامت موزه را حفظ کردید؟ چون در چنین مکان هایی وقتی رفت و آمد نشود ناخودآگاه آن جا هم رو به افول می رود و نشاط خود را از دست می دهد و خرابی هایی ایجاد می گردد؟
باید عرض کنم حتی قبل از کرونا هم با بلیت هایی که بازدیدکندگان می خریدند هزینه موزه تامین نمی شد و باز هم باید به طور شخصی هزینه می کردم شاید باورتان نشود که ما هزینه های آب و برق و گاز را هم نتوانستیم از فروختن بلیت تامین کنیم. تا قبل از ورود کرونا ما در موزه جشنواره های هنری و نمایشگاه می گذاشتیم بالاخره وقتی رفت و آمدی وجود داشته باشد هر چند سخت، اما چراغ آن جا را روشن نگه می دارد اما بعد از شیوع کرونا  با این که از بسیاری از کارهایم افتادم مجبور شدم با خانواده از تهران نقل مکان کرده و همین جا ساکن شوم که بالای سر موزه باشم تا در این خاموشی موقت اتفاقی برای آن نیفتد.
 

سازمان جهانی ایکوم حمایتی از موزه کرده است؟
ایکوم فقط سالانه یک نامه برای ما می فرستد برای برنامه تجلیل از موزه ها که در هفته میراث فرهنگی برگزار می شود و ما هم گزارش فعالیت های سالانه مان را برای آن ها می فرستیم و هیچ گونه کمکی از نظر هنری و اقتصادی به ما نکرده. ایکوم می توانست کمک های بسیاری به ما بکند. یکی از گله های من از ایکوم این هست که هنوز نتوانسته موزه را بشناسد و تصویر درستی از آن ندارد.


به چه دلیل؟
واقعا نمی دانم - دلیلش را باید از خودشان پرسید.


موزه هنرهای معاصر چطور؟
موزه هنرهای معاصر حتی نیامد یک تابلو از آثار مکرمه را برای تشویق و یا حتی کمک برای بقای موزه بخرد.

مکرمه+قنبری
 


فکر می کنید بزرگترین کاری که موزه مکرمه کرده چه بوده است؟
این که با جهان هم سو شد و فریاد زد سن یک عدد است و بازنشستگی معنا ندارد. وقتی فیلم مستند "مکرمه خاطره و رویاها" به نمایش درآمد یکی از منتقدین فیلم در فرانسه گفت: این زن کاری را کرد که امروز پژوهشگران ما در غرب دارند انجام می دهند و آن این است که به افراد مسن بگوییم شما فکر نکنید بازنسشته و از کار افتاده هستید. آن شور و هیجان و عشق و اشتیاق به زیستن و فراگیری و عمل، با بالا رفتن سن در انسان ها از بین نمی رود. موزه مکرمه در بیش از دو دهه فعالیت خود باعث شد هنرمندان خودآموخته ای به قابلیت های خود ایمان آورند که روی زندگی خود، فرزندان و نوه ها تاثیر بگذارند. در ایران بعد از هفتاد سالگی و در برخی از موارد شاید هم کمتر، افراد بازنشسته می شوند و در خانه منتظر مرگ می نشینند اما موزه مکرمه کاری کرد که این آدم هفتاد ساله بیاید بنشیند فرا بگیرد، خلق کند، به رویاهایش دست یابد و دوباره زندگی را پیدا کند و به جای افسردگی تا زنده هست عشق به زندگی را تجربه کند و در کل خانواده و فامیل خود تاثیر بگذارد. موزه مکرمه حدود ده کارگاه مشترک با دانشگاه کلمبیا که یکی از معتبرترین دانشگاه های دنیاست برگزار کرده و این دانشگاه دو کتاب در مورد مکرمه و موزه به چاپ رسانده است. این جا با اکثر هنرمندان خوب کشور کارگاه مشترک برگزار کرده است.فکر می کنم رسالت موزه مکرمه همین ها بوده و دیگر چه کاری باید می کرده که نکرده است آن هم با این همه دشواری هایی که در این راه وجود داشت.

 

از نگاه من جاودان نام مکرمه و شما هر کاری نیاز بوده انجام دادید. شوره زاری را به باغستانی تبدیل کردید که اکنون دنیا از محصول آن استفاده می کند و حال وقت این است که نهاد های داخلی و بین المللی برای حفظ آن بکوشند. فکر می کنم شما با این گفت و گو و صحبت هایتان دارید پیامی را منتقل می کنید و آن این است که دیگر به تنهایی نمی شود  به این موزه را که حال باغستانی پر برکت است رسیدگی نمود. درست است؟
دقیقا همین طور است. ببنید اکنون موزه به مرمت نیاز دارد و این کار، یک کار تخصصی است که استاد کار نیاز دارد و هزینه آن بسیار سنگین است  کار من به تنهایی نیست. خواهش می کنم این موضوع را به طور شفاف بیان کنید که من به عنوان فرزند مکرمه که نزدیک به سه دهه است مسوولیت موزه مکرمه را عهده دار بوده ام، به طور جد هشدار می دهم که موزه نیاز به مرمت تخصصی دارد بخشی از دیوارها که نقاشی روی آن است خراب شده و چندی دیگر حتی قابل مرمت هم نیست و حفظ این موزه دیگر نمی تواند به طور شخصی پیش رود. اگر این روند به همین گونه ادامه پیدا کند آیندگان ما را مقصر می دانند و می پرسند که چرا به این موزه رسیدگی نشد و این فاجعه فرهنگی هنری رخ داد و بعد ما برای آن ها چه جوابی خواهیم داشت؟
موزه باید محلی برای رفت و آمد هنرمندان، هنردوستان و متخصصین باشد. این بدین معناست که موزه باید دارای یک کافی شاپ و رستوران – یک گالری برای برگزاری کارگاه ها – یک اقامتگاه و سرویس بهداشتی و حمام باشد چرا که این جا روستااست و از شهر فاصله دارد و کسی که به این جا می آید حتما از راه دور و یا از کشوری دیگر آمده و  رفت و آمد برایش سخت است و از طرفی باید به طور منظم در کلاس ها و همایش ها و سخنرانی ها حضور داشته باشد و نمی تواند وقت خود را در راه تلف کند. اگر این امکانات فراهم نشود نباید انتظار فعالیت های خاص از موزه را داشته باشیم که این موزه می توانست صدها کار بکند ولی نکرد.

کلیه حقوق این سایت برای تجسمی آنلاین محفوظ است
با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره 85173
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است
Copyright © 2019 www.‎TajasomiOnline.ir, All rights reserved. | Powered by www.dorweb.ir