به گزارش تجسمی آنلاین، شاید با خود فکر کنید که فقط شاعران قرن گذشته مانند سعدی، توانستهاند جای خود را در دل ایرانی و غیرایرانی باز کنند. اما اینطور نیست. چون شاعران و هنرمندان بزرگی مانند سهراب سپهری که جزو بهترین شاعران معاصر ایرانی هستند در قرن معاصر آثار و شعرهایی زیبا و متنوع از خود به یادگار گذاشتهاند.
در قرن گذشته، شعرهای اصیل ایرانی جای خود را به سبکهای شعری جدید دادند و امثالی نظیر نیما یوشیج، پروین اعتصامی و سهراب سپهری توانستند شعرهایی زیبا و پر از معنی را بسرایند. در ادامه به طور اختصاصی نقاط عطف و آثار سهراب سپهری و ویژگی های اشعار او را بررسی کردیم.
سهراب سپهری، شاعر، نویسنده و نقاش ایرانی، زاده ۱۴ مهر سال ۱۳۰۷ در قم است. این شاعر معروف، به عنوان یکی از مهمترین شاعران معاصر ایران شناخته میشود. محبوبیت شعرهای سهراب، به قدری زیاد است که به زبانهای مختلفی مانند انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است.
این شاعر بزرگ، سبک شعر نو را برای سرودن انتخاب کرده و آوازه آثارش در سراسر دنیا نیز رفته است. روحیه و ذوق هنری سهراب برگرفته از پدرش اسدالله و مادرش ماه جبین است، چرا که آنها نیز اهل هنر و شعر بودهاند.
سهراب سپری در ۱۴ مهرماه سال ۱۳۰۷ در قم به دنیا آمد. اما خانواده او مدت زیادی را در قم نماندند و به خوانسار رفتند.
اصالت خانوادگی سهراب و شهر آبا و اجدادی او به کاشان میرسد. به همین دلیل بعد از مدتی در محله دروازه عطار کاشان ساکن شدند. پدربزرگ او میرزا نصرالله سپهری نام داشت و به عنوان نخستین رئیس تلگرافخانه کاشان نیز شناخته میشد. او سومین فرزند میان پنج فرزند خانواده بود.
جالب است بدانید که علایق سهراب به نقاشی، شاعری و نوازندگی ختم نمیشد. چون او به فرهنگ مشرق زمین و سفر نیز علاقه خاصی داشت. برای همین به کشورهایی مثل هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین نیز سفر کرد و با فرهنگ و هنر هریک از آنها آشنا شد.
روحیه هنرطلبی او باعث شد که حکاکی روی چوب را در ژاپن فرا بگیرد و بتواند شعرهای کهن چینی و ژاپنی را نیز به فارسی ترجمه کند. سفرهای سهراب به مشرق آسیا ختم نشد و او در سال ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی مثل لندن و پاریس نیز سفر کرد.
او برای تحصیل در مدرسه هنرهای زیبای پاریس برای رشته لیتوگرافی، ثبت نام کرد. بعد از مدتی بورس تحصیلی سهراب، همزمان با اقامت حسین زندهرودی در پاریس، قطع شد. سهراب، برای اینکه بتواند در فرانسه بماند و نقاشی را ادامه دهد، مجبور به کار جهت کسب درآمد شد و برای تامین مخارج خود حتی شیشه آپارتمانهای بیست طبقه را نیز پاک کرد.
این سفرها، مربوط به دوره چهارم زندگی سپهری میشود و در اصل سیر و سلوکی معنوی را برای او رقم میزند. جالب است بدانید که سفرهای او به کشورهای شرق آسیا و آشنایی با ادیان هندو و بودا، در شعرهای او تاثیر زیادی گذاشت. سهراب، در این دوره، به عنوان شاعری صاحب سبک شناخته میشد و طرفداران زیادی نیز داشت.
سهراب سپهری، پس از اقامت طولانی خود در پاریس، سال ۱۳۵۳ به ایران برگشت و در راه بازگشت به یونان و مصر نیز سفر کرد. فعالیتهای ادبی او متوقف نشد، یک سال بعد در اولین جشنواره بینالمللی هنر تهران شرکت کرد و توانست در آخر سال ۱۳۵۴، جایزه شعر فروغ فرحزاد را نیز دریافت کند.
پس از آن نیز در نمایشگاه بینالمللی هنر بازل سوئیس شرکت کرد و زمستان ۱۳۵۶ به کاشان بازگشت. در این زمان بود که هشت کتاب سهراب سپهری منتشر شد. در سال بعد نیز نمایشگاهی انفرادی از نقاشیهای خود را در گالری سیحون برگزار کرد.
پاییز سال ۱۳۵۸ با ابتلای سهراب به سرطان خون همزمان شد. او برای معالجه به همراه خواهرش به لندن رفت و مدتی آنجا ماند. در پایان نیز ۲ فروردین ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران بستری شد و ۲۱ فروردین از دنیا رفت.
سهراب سپهری، هیچگاه ازدواج نکرده و فرزندی نیز ندارد. از رابطههای شخصی او هیچچیزی در میان نوشتهها و زندگینامه او وجود ندارد. سهراب، بخش بزرگی از زندگی بزرگسالی خود را کنار مادر و خواهر کوچکترش پروانه، در خانهای دو طبقه زندگی میکرد.
خصوصیات فردی او شامل درونگرایی، داشتن زبانی نرم، آرام، حساس و خاص بودن، داشتن صدایی بلند و نگاهی جذاب و نافذ میشود. دقت و نظم سهراب سپهری، در زندگی روزمره و کارهای هنریش نیز مشهود است.
سهراب، فقط در صورت احساس رضایت کامل از اثر خود روی بوم را امضا میکرد یا شعری را برای چاپ میفرستاد. برای همین نقاشیها و شعرهای خود را در صورت به ثمر نرسیدن از بین میبرد. درونگرایی سهراب، باعث میشد که از جمعیت و برخوردهای شخصی دوری کند و به نقدهای منفی کارش، به صورت شفاهی پاسخ ندهد.