تجسمی آنلاین:شروینکندری: این هنرمند آکادمیک با بیان اینکه "این امکان وجود دارد که به صورت ظاهری آثار به سمت انتزاع گرایش داشته باشد" در تعریف آثار بوجود آمده می گوید: سبکی ندارم. اما به طور کلی از لحظه ایی که شروع به کار میکنم ترجیحم بر این است که آزادانه به کار بپردازم به جای اینکه مصرانه به دنبال بیان شخصی یا بلندپروازانه در پی تعریف مانیفست جدیدی باشم.
هادی عرب نرمی متولد ۱۳۵۷ از نیشابور است. وی در رزومه تحصیلات آکادمیک خود کارشناسی مجسمه سازی از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد نقاشی از پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران دارد. همچنین شرکت در چند نمایشگاه گروهی و نمایشگاه انفرادی مجسمه و نقاشی را در کارنامه هنری خود دارد.
در زیر گفت و گوی تجسمی آنلاین با این هنرمند را می خوانید:
** اصولا تعریف شما از هنر مدرن چیست؟ و ارتباط آثار خودتان با این نوع دیدگاه را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه من هنر مدرن را چطور تعریف و چگونه ارزیابی میکنم یک مبحث کاملا نظری است که پرداختن به آن در این گفتگو کار من نیست. ترجیحم بر این است که به عنوان یک نقاش و مجسمه ساز در مورد کار و فکر خودم صحبت کنم. در خصوص ارتباط هنر مدرن با کارهایم همان اشارهایی که پیشتر به جعبه رنگ کردم. در اینجا هم میتوانم بگویم که از دست آوردهایی که در تاریخ هنر با آن مواجه هستم استفاده میکنم. در واقع هنگامی که یک هنرمند شروع به کار میکند تمام تاریخ هنر را در مقابل خود دارد. به یک اندازه کار پیکاسو، ال گرکو و دیگر هنرمندان را در کنار خود داریم، به نظرم امروزه هنرمند میتواند این انتخاب را داشته باشد که با یک رسانه سنتی کار کند یا در فضای جدیدتر با رسانه های نو دست به کار زند و در یک برهه زمانی دیگر از رسانهایی دیگر بهره بگیرد. از نگاه من هنرمند امروز آزاد است که انتخابکند در چه فضایی و چه گرایشی کار کند.

**آثار شما را میتوان به یک سفر تشبیه کرد در سفر ناخود آگاه با تجربیات جدید مواجه خواهیم شد شما در جریان این سفر قصد تجربه جدید ندارید و چالش جدیدی را تجربه نخواهید کرد؟
دقیقا نمیدانم که چه اتفاقی پیش میآید. قبل از برگزاری نمایشگاه روی مجموعه ای کار میکردم که در ادامه به فضای منسجم تری رسید. در طول برگزاری این نمایشگاه کمی از آن فاصله گرفتم و نمیدانم اگر مجدد روی آن کار کنم چه اتفاقی میافتد. درواقع این امکان وجود دارد که جریان جدیدی شکل بگیرد یا کار دیگری انجام بدهم.
** باتوجه به وقفه بین نمایشگاه انفرادی قبلی و نمایشگاه فعلی شما، آیا آثار حاضر در این مجموعه همه از یک حال و هوای فکری برخوردار هستند یا مخاطب با یک ذهن تکامل یافته و دارای تفاوت های فکری و بصری مواجه است؟
آثاری که در این نمایشگاه حضور دارد طی دوسال گذشته انجام شده است، در خصوص فاصلهایی که بین نمایشگاه قبلی و این نمایشگاه وجود دارد میتوانم اینگونه توضیح دهم که در فاصله ی دو نمایشگاه بدون وقفه مشغول انجام کار بودهام . اول دو مجموعه مجسمه کار کردم که، دلایلی مثل زمانبر بودن ساخت و روند فنی طولانی آنها سبب شد که انگیزه و فضای ذهنی هر دوره پیش از به سرانجام رسیدن اجرای آنها به پایان برسد و ساخت مجموعه متوقف شود. پس از آن در کنار ساخت مجسمه ها به طراحی و نقاشی هم پرداختم تا از دوره ی جدید نتیجه بگیرم. در این مجموعه نوعی انسجام وجود دارد، اما نه به این صورت که ایده کلی آن از پیش طراحی و مشخص شده باشد و کل مجموعه دارای یک فرم یا ایدهی مشترک باشد، بلکه از این جهت که طی زمانی محدود، در فضای فکری مشترکی کار شد، بطور ناخودآگاه پیوندی بین آثار ایجاد شده است.

** در مجموعه برزخ یک چندگانگی بصری وجود دارد که مخاطب را با چند سبک از اکسپرسیونیست و سورئالیست گرفته تا فضاهای انتزاعی و آبستره موجود در آثار نقاشی و حجمی مواجه می سازد، چندگانگی بصری موجود بیانگر چه موضوع و مفهومی است، آیا عمدی بوده است؟ به عبارت دیگر هادی عرب نرمی آن را چگونه برای مخاطب خود توصیف میکند؟
چندگانگی گرایش های سبکی و فرمی موجود عامدانه شکل نگرفته و اینکه بخواهیم در نظر بگیریم در مورد نحوه اجرا آثار از قبل تصمیم گرفته باشم، به این صورت نبوده است. به طور کلی در خصوص این مجموعه نمیتوانم بگویم که یک مجموعه از پیش طراحی شده با یک ایده مشترک است، درواقع همانطور که گفتم مجموعه آثاری است که طی دوسال اخیر کار کردم. بیشتر یک حالت آزادی و تجربه گرایی در آن وجود دارد.
** آیا در آثار شما زیرساخت فکری فلسفی همچون دیدگاه روانشناختی تاثیرگذار بوده است؟
از آنجایی که کارم فلسفه نیست، از این رو نمیتوانم از نگاهی دقیق و تخصصی چنین قصد یا برداشتی داشته باشم اما از این جهت که پرسش ها و دغدغه های ذهنی در هنگام اجرای آثار داشتم که دغدغه ی انسان امروز است. ترس و اضطرابی که انسان امروز با آن زندگی و از آن پرسش میکند. از این لحاظ که عمل پرسش صورت میگیرد شاید بتوان چنین گفت اما نمیتوانم مطمئن باشم که نقاشی ها و مجسمههایم مستقیما به فلسفه و یا پرسشهای معاصر در فلسفه می پردازد.
** کاهش و افزایش عنصرهای اصلی در آثار هادی عرب نرمی از مبحث و یا رخداد خاصی پرده برداری میکند؟
آنچه که در نگاه اول در این مجموعه به نظر می رسد کاملا واقع گرایانه نبودن آثار است. علت آن هم این است که مقصود اصلی پرداختن به یک جنبه درونی بوده است. آنچه که من را درگیر کرد و با آن کار کردم، تصاویر ذهنی است که در درون و از لحاظ روانی با آن ها در ارتباط هستیم. درواقع به اینها فکر میکردم و موضوع کارهایم بود. اگر به آثار نگاه کنید متوجه محو و یا حذف شدگی هایی در سر یا دستها و پاها میشوید حتی پیکرههایی که در هم حل شده اند گاهی میتوان گفت که این ها یک پیکر هستند، در مواردی نیز فیگورها از حالتی رقصان برخوردار هستند که اشاره به بیان هیجانات و عواطف مختلف دارد. اما اگر بپرسیم که آیا نمادهایی در آنها هست، به این صورت رویکرد اصلی نبوده است. شاید بتوان گفت که بیشتر برآمده از یک احساس به حساب میآید و یا یک احساس را ایجاد میکند.

** در آثار شما نوعی تاریخ نگاری وجود دارد که از زمان پیدایش و در مواردی قبل از آن را به نمایش میگذارد آیا با فکر و ایده ی قبلی به اجرای آن پرداختهاید یا از پایه ناخواسته و ناخودآگاه به آن دست پیدا کردهاید؟
اشاره هایی به تاریخ در آثار را تاریخ نگاری نمی دانم. می توان گفت استفاده از عناصر و نشانه های تاریخی که در موارد خیلی کمی از نقاشی ها دیده می شود در جهت ساخت فضای مورد نیاز و یا تعریف موقعیت معنایی در اثر بودهاست.

** با توجه به این مورد که در استیتمنت هم به آن اشاره شده است می توان به این موضوع رسید که هنرمندان پیشرو بودهاند و بازتابی از جامعه و رویدادهای تلخ و شیرین پیرامون خود را به نمایش میگذارند. تا چه اندازه هادی عرب نرمی در آثارش به این مبحث میپردازد و از آن پیروی میکند؟
تاکیدی بر روی این قضیه نداشتم، بیشتر سعی بر این داشتم که در درون این مسایل کارم را انجام دهم و خودم را خارج از این مباحث نبینم. متاثر و در واکنش به اینها، حتی ساختن یک کنشی برای مقابله یا تاثیرگذاری روی وقایع جزو پیش آمدهای جانبی محسوب میشود.

** با خلق نمادها و استفاده از این مفاهیم به دنبال استعارهای خاص هستید و یا صرف فرم و فیگور بهره گیری از این ساختار را در کارهایتان شاهد هستیم ؟
اگرزمانی که به کار کردن میپردازم بخواهم به نشان دادن و یا استعاره فکر کنم، کاری غیر مستقیم میشود. برای اینکه در کار ارتباطی مستقیم تر با نقاشی تجربه کنم، به بیان مفاهیم فکر نمی کنم. اگر گاهی از نشانههایی استفاده کرده ام صرفا با آنها "کار" کرده ام و قصد بر "بیان" چیزی نداشتم. بیشتر سعی داشتم که به وسیلهی آنها فکر کنم، اگر نتیجه این فکر ها و پایان کار آن ها در این نمایشگاه میتواند چیزی را بیان کند، نتیجه ی جانبی آن فرایند است. درواقع به وسیله ی نمادها فکر میکردم نه اینکه قصد بر بیان مطلب یا رویدادی را داشته باشم.

** برخی فیگورهای شما تداعیگر شباهتهایی به آثاری خلق شده توسط بزرگان هنری ایران و تاریخ هنر است که البته به نوعی اجتناب ناپذیر هم هست آیا شما به دنبال بازآفرینی یک دیدگاه هستید و یا به دنبال تعریف خود و به نوعی ارائه مانیفستی جدید با مهر و امضاء عرب نرمی هستید؟
این اتفاق که من آگاهانه یا نا آگاهانه از هنرمندان پیشین تاثیر گرفته باشم یا الهام بگیرم برایم مثل یک جعبه رنگ با رنگ های بسیار است یا یک ظرف با قلمهای بسیار. دیگر خاطرم نیست که در این قسمت از کدام رنگ و یا در آن قسمت از کدام قلم استفاده کردم. از این رو آنچه در تاریخ هنر و آثار هنرمندان پیشین وجود دارد منبع گستردهایی محسوب میشود که در هر لحظه این امکان وجود دارد که تاثیری از اثری گرفته باشم و بعد آن را به خاطر نداشته باشم. اما به طور کلی از لحظه ایی که شروع به کار میکنم ترجیحم بر این است که آزادانه به کار بپردازم به جای اینکه مصرانه به دنبال بیان شخصی یا بلندپروازانه در پی تعریف مانیفست جدیدی باشم.

** برخی آثار شما پیروی از هنر مجرد یا هنر انتزاعی یا هنر آبستره است در این رویکرد به دنبال بیان چه مفاهیمی هستید؟
این امکان وجود دارد که به صورت ظاهری آثار به سمت انتزاع گرایش داشته باشد. به آن نگاه سبکی ندارم. مسئلهایی که در این مجموعه برای من اتفاق افتاده این است که با این رویکرد نگاه نمیکنم. گاهی به کار کردن با فرم خارج از موضوع می پردازم و از امکانات آن استفاده می کنم. گاهی این فرمها حالتی از بازنمایی در خود دارد، برای مثال در نظر بگیرید وقتی یک شیء متلاشی میشود، قطعات آن فرم آبستره پیدا میکند و بی شکل میشود. دواقع می توان گفت که فرایندی است که از فرم بازنمایانه با شکل قابل تشخیص به سمت فرمی بی شکل و هویت میرود. از این رو بخش هایی از نقاشی های موجود در این مجموعه در ظاهر شاید آبستره به نظر بیاید، اما هنگام کار همچین نگاهی نداشتم.
