تجسمی آنلاین:شروین کندری: محمود کاظمیان متولد سال ۱۳۵۰ در ساری است. وی در سال ۱۳۷۵ کارشناسی نقاشی ازدانشگاه آزاد تهران و در سال ۱۳۸۲ کارشناسی ارشد نقاشی خود را از دانشگاه آزاد تهران گرفتهاست. تاکنون داور بیش از چندین جشنواره نقاشی و مجسمه بوده است. تا کنون چند نمایشگاه انفرادی و شرکت در چندین نمایشگاه گروهی و اکسپو در ایران و خارج از ایران را در رزومه هنری خود داشته است.
در واقع مخاطب به هنگام ورود در فضایی پا گذاشتهاست که گویی پیشتر در آنجا قرار گرفته یا به صورت ناخودآگاه با هنرمند در تمامی مراحل کار هم قدم و حس میشود. این حس به او القا میشود که خود بخشی از اثر است یا در آن چشم انداز طبیعی حضور داشته است.

همین اتفاق سبب میشود تا فضا برای دیدگاه روانشناسی موجود در آثار و درک آن فراهم شود. دیدگاهی که به صورت خلاصه به اهمیت نقش طبیعت در روانشناسی اشاره دارد و تا جایی پیش میرود که استرس را کاهش میدهد، خلقوخو را بهبود میبخشد و احساس رضایت از زندگی را افزایش میدهد.

از نگاه زیگموند فروید نیز طبیعت به معنای گرایشهای ذاتی و ناخودآگاه انسان است که از کودکی به طور ذاتی با انسان همراه است.
در استیتمنت مجموعه آمدهاست:
این مجموعه نقاشی با عنوان میان بودن، در بستر اقلیم شمال شکل گرفته و حاصل ماهها مشاهده و تجربهی شخصی من در جریان سفر به مناطق اطراف است. پروژه در آغاز با مطالعه منظر بیرونی طبیعت آغاز شد؛ اما در ادامه، با تامل بر چگونگی مواجههی بدن و تجربههای کارگاهی، تصویر طبیعت در فرایند باز آفرینی به چالش کشیدهشد.
از این نقاشی برای من تجربهای است برخاسته از تعامل بدن با جهان. به بیانی دیگر بدن نه تنها جهان را میبیند، بلکه در آن ساکن میشود و آن را امتداد میبخشد. همانطور که ادراک صرفا در ذهن رخ نمیدهد، بلکه در فضای میان بدن و جهان پیرامون شکل میگیرد؛ ادراکی که در دوبستر متفاوت، طبیعت و کارگاه، پدید آمدهاند.

برخی از آنها در دل جنگل شکل گرفتند؛ جایی که بدن به طور مستقیم با طبیعت در تماس است. برخی دیگر در فضای کارگاهی و از رهگذر بازخوانی بدن خلق شدهاند؛ نه به عنوان بازتابی از طبیعت، بلکه به مثابه حضوری که در بدن مانده و در فرایند نقاشی از نو احضار شده.
با توجه به تعاریف ناخودآگاهی که تا اینجا گفته شد و آنچه در استیتمنت مجموعه آمده است مخاطب علاوه بر نگاه روانشناسانه متوجه یک رویکرد فلسفی در آثار میشود که به فلسفه محیط زیست اشاره دارد.

فلسفه محیط زیست شاخهای از فلسفه است که مربوط به محیط طبیعی و جایگاه انسان در آن است. همین امر سبب میشود تا مخاطب به زیرساختهای فکری نهفته در آثار پی ببرد و به گونهایی دیگر به بررسی عناصر بصری موجود در آن بپردازد.
در مجموعه نقاشی میان بودن به نحوی فضای مه آلود، آسمان، برگها، درختان و برکه های آب از اهمیت ویژهایی برخوردار هستند که با توجه به آنچه در استیتمنت آمده است در دو فضای همزمان که در لحظه و در همان حال و هوا اثر خلق شده است و در فرایند خلق بعضی از آثار منظره با ثبت آن در ذهن حس و انرژی درونی گرفته شده از آن در کارگاه هنرمند به تصویر در آمده اند.

در مجموعه آثار آنچه بیشترین خودنمایی را میکند رنگ سبزی است که در چند طیف مختلف در کارها وجود دارد و نگاه مخاطب را به خود خیره نگاه میدارد. از این رو هنرمند با درایت زیاد علاوه بر استفاده از نمادهای طبیعی به سمت تحلیل و بررسی پایهایی و حسی رنگها نیز رفته است.
برای درک بهتر به بررسی چند نماد رنگی مثل سبز، آبی، قهوهایی، خاکستری موجود و ترکیب آن ها باهم پرداخته میشود. در مجموعه نقاشی حاضر رنگ سبز از جایگاه ویژهایی برخوردار است، از این جهت که بیشترین بهره گیری از طیف رنگی را به خود اختصاص میدهد.
بهره گیری که نمادی از سر زندگی و حیات است، از نگاه روانشناختی چون از ترکیب دو رنگ آبی و زرد است به آرامش و خوشبینی اشاره دارد و از تلفیق این دو باهم آرامش دهنده ترین رنگ حاصل شده است که تاثیر بسزایی در شخص میگذارد.

رنگ آبی که پیشتر نیز در مورد آن گفته شد از یک سکون و آرمش پرده برداری میکند. سکونی که در آسمان بی کران و دریا یا برکه آب خود را به نمایش گذاشته است. رنگ قهوهای در اینجا دو معنی دارد که یکی بر دیگری غلبه کرده است. از طرفی به معنای نماد زمین که استواری، امنیت و بلوغ قدرت است. از سویی دیگر رنگ قهوه ایی تیره اشاره به خستگی دارد که در آثار این مجموعه بیشتر اشاره به زمین و امنیت و استواری در آن دارد.
اگر خستگی مد نظر هنرمند بوده بسیار کم و تاثیر گرفته از شرایط جامعه و اتفاقات ناخوشایندی است که پیرامون او رخ دادهاست. از آنجایی که خاکستری موجود در بعضی آثار از محو شدگی و ترکیب رنگها در هم پیش آمده بازهم بر حس آرامش موجود بیش از پیش تاکید میکند. اما نمیتوان ناملایمات موجود در این رنگ را نادیده گرفت.
پس از رنگها مخاطب به المان های بصری تاثیرگذار دیگری از لحاظ دیداری میرسد که ناخواسته فرد را به درون یک فضای وهم آلود میکشاند. در این فضا برگها بیشتر به معنای رشد، سلامتی و سر زندگی است.

آسمان آبی و صاف به صلح، آرامش و امید اشاره دارد که گاهی با ترکیب آن در فضای مه آلود کمی تغییر ماهیت میدهد و به رویدادهایی اشاره میکند که برای هر شخص میتواند به شکلی متفاوت خودنمایی کند.
درختان نیز نماد حیات، زندگی، باروری و اتصال به جهان هستی است. در بسیاری از فرهنگها، درخت را به عنوان نماد درخت زندگی، درخت کیهانی و یا درخت معرفت میشناسند، همچنین رمز باروری پایان ناپذیر, سرچشمه بی مرگی و مظهر حقیقت مطلق یا هستی است.

به طور کلی هنرمند در مجموعه " میان بودن " در طبیعتی بکر از رازهایی پرده برداری میکند که در هر مخاطب متفاوت از دیگری است و تا جایی پیش میرود که شخص ناخواسته به گذشتهایی دور یا نزدیک سفر میکند و متوجه تاثیرات مثبت یا منفی ناخودآگاهی اش میشود. وجه اثر گذاری آثار بر لایه های درونی و نفوذ آن بر ناخودآگاه شخص نشات گرفته از فضای مه آلودی است که همهی مسائل را در هاله ایی از ابهام نگاه داشته است.
نمایشگاه انفرادی نقاشی های محمود کاظمیان با عنوان میان بودن از تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴ تا تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ در گالری نیان به آدرس: تهران، هفتتیر، مفتح جنوبی، کوچه تور، خیابان ورمز آبادی، بن بست ابهری، پلاک ۵ برگزار است.