به گزارش تجسمی آنلاین، «رضا یحیایی» هنرمند مشهور و بینالمللی اهل مازندران که طی بیش از پنج دهه اخیر آثار متعددی از او در کشورهای مختلف به نمایش در آمده است، امروز (دوشنبه) در سن ۷۷ سالگی درگذشت.
یحیایی از چهرهای مطرح هنرهای تجسمی ایران و دانشآموخته رشته نقاشی، معماری داخلی، سرامیک از آکادمی هنرهای زیبای فلورانس، مجسمهسازی و سنگتراشی از آکادمی کرارا ایتالیا و دوره دکتری هنر سوربن پاریس است که تدریس در آکادمی هنرهای زیبای فلورانس، معاونت دانشگاه جندیشاپور و معاونت برنامهریزی و مرمت موزه ایران باستان تهران را در کارنامه هنری خود داشت.
از جمله آثار او میتوان به مجسمه «گنبد آسمان» در برج میلاد به عنوان اثری شاخص در معرفی تاریخ ۹ هزار ساله فرهنگ ایران و مجسمه دشت شقایق در باغ موزه هانریش فرانسه اشاره کرد.
از اثر گنبد آسمان او که ۶۲۰ متر مربع مساحت و ۱۹ تُن وزن دارد به عنوان تنها پیکرۀ داستانگو یاد میشود.
تندیس برنزی زندهیاد «الن ووسالو» و درنای «امید» نیز یکی از آثار او در قالب «مجموعه مجسمههای مشاهیر برج ادیما» در شهرستان نور است که یحیایی ساخت آن را با پیشنهاد و پیگیری تورج ناییجپور رئیس اسبق سازمان نظام مهندسی مازندران، فعال اقتصادی و یکی از حامیان حوزه فرهنگ و هنر در استان، از مدتها پیش آغاز کرده بود و دی ۱۴۰۳ رونمایی شد.
یحیایی که سال ۱۳۲۷ در بابل چشم به جهان گشود، دورههای دبستان و دبیرستان را در زادگاهش به پایان برد. سال ۱۳۵۰ نخستین مرکز نقاشی مدرن در بابل را به نام آتلیۀ زرد به راه انداخت. سال ۱۳۵۱ به ایتالیا رفت و در هنرکدۀ میکلآنژ فلورانس آموزش دید.
دورۀ تکمیلی پیکرهسازی را در آکادمی کارارا و دورۀ نقاشی را در فلورانس پیمود. با پایاننامۀ «زبان مجسمه، زبان فیگور، زبان جان» از دانشگاه سوربن پاریس دکتری هنر گرفت.
او چندی در آکادمی هنرهای زیبای فلورانس، مدرسۀ هنر اسپینلی و دانشگاه جُندی شاپور اهواز درس میداد. از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۳ معاون دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه جندیشاپور و پس از آن مدیر گروه مرمت موزۀ ایران باستان بود. یحیایی نمایشگاههای گوناگونی را در ایران، ایتالیا، فرانسه، آمریکا و چند کشور دیگر برگزار کرد و آثارش در کشورهای دیگری، چون اسپانیا، اتریش، سوئد، شوروی، لهستان و هلند به نمایش در آمده است.
از جمله نمایشگاههای انفرادی او به اسپارت گالری (پاریس، ۱۹۸۹)، ویلا گوچاردینی (فلورانس، ۱۹۹۵) وگالری حوریان (سانفرانسیسکو، ۲۰۰۱) میتوان اشاره کرد و حتی برخی از آثارش روی کارت تلفن و کارت مترو در پاریس چاپ شده است.
او با موادی، چون پلاستیک، مرمر، برنز، آهن، مس، مفرغ و چوب پیکره میساخت. در آثار او زن و مکعب نقشی بنیانی دارند.
«پییر وات» استاد تاریخ هنر دانشکدۀ هنرهای زیبای پاریس در مصاحبهای درباره رضا یحیایی گفته بود: «رضا یحیایی با کار طولانی و پرشکیب نشان میدهد که ماده، چه خمیر رنگی باشد چه گِل یا مرمر، ویژگی گمان نابردنی بس شگفتی دارد...»
«پائولا گراتزی» منتقد عرصه هنرهای تحسنی نیز درباره او نوشته است: «آثار یحیایی، چه نقاشیها و چه مجسمهها از لطافت عمیق مادرانه، احساس توأم با عشق، درد رها شدن و ظرافت زنانه سرچشمه میگیرند.
«بهروز دارش» نقاش و مجسمهساز نیز در تشریح و توصیف آثار یحیایی نوشته است: «اثر رضا یحیایی بر بلندای برج میلاد، لازمان و لامکان! در نگاه کردن به آن باید بیتعلق بود. گذر از عادتها، فراتر از نشانهها و قراردادها، با آسان دیدن پیوند نمیخورد.»
«فیلیپ لووی» منتقد هنری نیز در یادداشتی درباره یکی از آثار این هنرمند مازندرانی نوشته بود: «مجسمۀ او به دلیل درخشش، خود، چون موجودی جاندار به نظر میآید که در برابر ما متولد میشود، میمیرد و بلافاصله به زندگی باز میگردد. به یقین میتوان گفت که نبوغ در رضا وجود دارد.»
جایگاه هنری او در عرصه هنرهای تجسمی کشور بسیار برجسته بود و ۲۳ خرداد پارسال هفتصد و چهلوششمین شب از شبهای مجله بخارا به بزرگداشت رضا یحیایی اختصاص یافته بود.
اطلاعات مربوط به مراسم خاکسپاری زندهیاد یحیایی متعاقبا اعلام میشود.